امتحان دنیا
خدا می داند ، ولی آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد،
دیگر نه می شود تقلب کرد و نه می شود سر کسی را کلاه گذاشت …
آن روز تازه می فهمیم دنیا با همه بزرگی اش از جلسه امتحان هم کوچکتر بود …
آن روز تازه می فهمیم که زندگی عجب سوال سختی بود،سوالی که بیش از یک بار نمی توان به آن پاسخ داد …
خدا کند آن روز که آخرین زنگ دنیا می خورد ، روی تخته سیاه قیامت اسم ما را جز خوبها نوشته باشند …
خدا کند حواسمان بوده باشد و زنگهای تفریح ، آنقدر در حیاط نمانده باشیم که حیات یادمان رفته باشد …
خدا کند که دفتر زندگیمان را جلد کرده باشیم و بدانیم دنیا چرک نویسی بیش نیست …
::
:: برچسبها:
ماجرای ملا و شراب فروش(درادامه مطلب) ,